بایگانی ماهیانه: مارس 2011

بیست و یکم مارچ دوهزار و یازده

Banos, Ecuador

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست و یکم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

بیست مارچ دوهزار و یازده

موقع تحویل سال با صندل داشتم رو سنگفرش و زیر بارون راه می‌رفتم. خوش‌ حالی بود. شیرینی نخودی که باشه، چایی که باشه، کودکانه فرهاد که باشه، و سبزی، یه جوری دل آدم برمی‌گرده عید‌بازی بچگی‌ها. به قول میثم، میلیسد، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

نوزدهم مارس دوهزار و یازده

نرفتم شهر بغلی و ماندم به کارهای عقب‌افتاده رسیدم و یک دل سیر خوابیدم. هوا اینجا سرد و بارانی‌است و من در کافه‌ای در مرکز شهر کیتو نشسته‌ام. کنار این کافه یک بار سر باز است که روی یک تلوزیون … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای نوزدهم مارس دوهزار و یازده بسته هستند

هجدم مارچ دوهزار و یازده

هواپیما ساعت شش صبح یک‌جا ایستاد. من هم قرار بود در کاستاریکا پرواز عوض کنم. خب فکر کردم کاستاریکا است لابد که وایستاده! یعنی شهر سن‌حوزه. اما خب کاستاریکا نبود. گواتمالا بود و خب طبعتا پروازی به اکوادر در آن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای هجدم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

هفدهم مارچ دوهزار و یازده

همیشه فکر می‌کردم آدم یا آمریکای جنوبی نمی‌رود یا اگر می‌رود باید یک وقت درست حسابی بگذارد کشور با کشور را با وانت و اتوبوس از این هاستل به آن هاستل برود. در هر شهر هم هاستل عوض کند. برود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای هفدهم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

شانزدهم مارس دوهزار و یازده

بالاخره آمدم خانه! از سفر به کتابخانه البته. دیدم پشت در یک کاغذ چسباند‌ه‌اند. گفتم ای داد بیداد. شمع‌ها و سیگار و رنگ پاشی به در و دیوار کار خودش را کرده و قرار است بیرونم کنند. دیدم اعلامیه‌ای از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شانزدهم مارس دوهزار و یازده بسته هستند

پانزدهم مارچ دوهزار و یازده

در واقع صبح شانزدهم است. تقلب می‌‌کنم. صبح خوشحال و خندان، دوچرخه سوارانه،‌ رفتم دفتر استادم که بگویم به خاطر فلان و فلان، من نمی‌توانم مقاله شما را تا آخر هفته تمام کنم. نمره ناکامل به من بدهید، ترم بعد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای پانزدهم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

چهاردم مارچ دوهزار و یازده

واسه اینکه درس نخونم، سیزده ساعت خوابیدم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای چهاردم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

سیزدهم مارچ دوهزار و یازده

امروز (دشت‌گل‌های جنوب کالیفرنیا در بهار- عکس‌ها از من نیست)

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای سیزدهم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند

دوازدهم مارچ دوهزار و یازده

امروز (دشت‌گل‌های جنوب کالیفرنیا- عکس‌ها از من نیست)

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دوازدهم مارچ دوهزار و یازده بسته هستند