بایگانی روزانه: 25 آگوست 2012

بهش گفتم این چیزی را که چیزی نیست و بین ماست و خودمان فقط می‌دانیم چی است را دوست دارم. نمی خواهم تغییر کند. بیشتر از این نمی‌خواهم. نمی‌توانم در و پیکرش را جمع کنم. اما از آن طرف هم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تراپیستم می‌گوید که آستانه تحمل عدم استقرار برای من از متوسط مردم خیلی بیشتر است. اینکه جای ثابتی و کار و وضعیت معلومی نداشته باشم معمولا اذیتم نمی‌کند. اما به قول او هر کسی یک ظرفیتی دارد. یک جا مال … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

به محض اینکه حس می‌کنم باید خودم را برای یکی توضیح بدهم،‌ اضطراب می‌آید سراغم. اینکه با درسم، کارم، جای زندگی‌ام، مریضی‌ام، ابروهایم، وقتم، روزم….چه می‌کنم- که آخرش این می‌شود که هیچ کدامش روال منطقی و «معقول» ندارد و خب … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

آدم مهمانی خصوصی با خانم گوگوش دعوت باشد بعد فکر کند حال ندارد دوش بگیرد، پس شاید اصلا نرود؟ بخورد توی سرم این گشادی. بخورد توی سرم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند