بایگانی نویسنده: لوا زند

ماراتن

احساسی که در سکس باهاش هست، خیلی نابه. یعنی یه طوری است که احساسه هست که کل تن رو تکون می‌ده. شهوت شاید شروع کنه اما بعد اون احساسه، اون کیفیت اون احساسه است که بازی رو جلو می‌بره. حسی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای ماراتن بسته هستند

حمل بر خودستایی میشه

-see, things happen when they don’t need to. -what do you mean? -like I really wanted to get stoned last night, and I smoked more than I do in a week, and I was so fucking sober. But now, when … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای حمل بر خودستایی میشه بسته هستند

روز چهارمه که بهترم. خیلی بهترم. گفتم همه اش میام غر میزنم یه ذره خوبم هم بنویسم. اما الان نمیدونم چی بنویسم. هی ناشناس: ممنون بابت عطر. دوسش داشتم. چیکار میکنی آدرست رو نمیزنن رو بسته پستی؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یکی از خاله‌هام با بچه دو سه ساله‌اش یه چند هفته‌ای هست که اومدن پیش مامان اینها. ظاهرا همه خانواده عاشق این بچه‌ شدن. منا که ما رو کشت بسکه عکساشو فرستاد. برادرم هم ظاهرا دیگه شبا زود میاد خونه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

می‌خوام برم بشینم با «زنیکه» یه سیگاری بزنیم بیرون. بعد از اینهمه لوس بازی و شاکی بودنه و غرزدن‌ها ، بالاخره امروزه یه بیلاخ فرنگی با انگشت وسطی نشونمون داد که خانوم خفه. شاکی بودم که الکی ایکی یه چی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یکی باری که آن بالاها غرق عشق‌بازی بودیم گفتم که بودنت خوب است. گفت اگر نباشم چه، گفتم هر وقت دیگر نبودی آن وقت بهش فکر می‌کنم. حالا اما لازم نیست بهش فکر کنم. استخوانهایم است که دارند خورد می‌شود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یادم رفته که قدیم‌ها چطور راحت می‌نوشتم. دروغ است که سن فقط یک شماره است. سن آدم را محافظه کار و ترسو و بی‌خاصیت می‌کند و حواسش را جمع. من که هنوز عرضه ننوشتن را ندارم، شاید باید یک جای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

The bitterness of Sunday afternoon…

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

These Days

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای These Days بسته هستند

آن حالی است که فکر می‌کنی اگر تمام شود روئین‌تن می‌شوی. چند بار شد و ما هنوز روئین‌تن نشدیم؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند