آقای فرجامی عزیز

سلام. امیدوارم حالتان خوب باشد.
راستش یک مقداری گلگی داشتم از شما. گفتم حالا که به ما میگویند آدم بزرگ شاید بهتر باشد به جای پشت سر حرف زدن بیایم اینها را اینجا برایتان بگویم. حرف دل است دیگر. میاید. شما اما به دل نگیرید. شما آدم با سوادی هستید. این را هم به مسخره نمیگویم. قلمتان را دوست دارم ( البته الان یک لحظه خواستم بگویم دوست داشتم, اما دیدیم با فعلها بازی نکنیم بهتر است. )
در دلم میگویم کاش از اول آن مطلب را شما نمی نوشتید. اما اگر کار دنیا با این ایکاشهای ما پیش میرفت من هم در هزاران کیلومتری شما نبودم که هر شب خواب خیابان ولیعصر را ببینم. مجیز نازلی کاموری را هم نمیگویم. هر چند که همیشه به سوادش غبطه خوردم و افسوس خوردم که چرا خیلی ها زبانش را نمیفهمند و درک نمیکنند پشت این سبیل طلایی و کلماتی که شما آنها را نمینویسید و سه نقطه به جایش میگذارید شاید هدفی هم باشد.
دلم از این میسوزد که شما برای نقد یک نوشته بد ترین راه ممکن را انتخاب کردید. شما نوشته را بریدید و جمله به جمله نقد کردید. نقد نکردید. زهر ریختیدو به تمسخر گرفتید . شما حتی به قصدی که نویسنده از نوشتن داشت هم اعتنا نکردید. فکر میکنید اگر قرار بود نوشته ها شکسته و بریده و جمله به جمله نقد شوند , کسی از خواندن رمانی لذت میبرد؟
آقای فرجامی عزیز!
نظرتان چیست اگر با همین روش شما نگاهی به جوابهای خودتان هم بیاندازیم؟ بازی برابر میشود آنوقت؟
” هاوالله… هابالله! هم معنی این کار در زندان را می‌دانیم هم معنی‌اش را در سربازی می‌دانیم هم معنی‌اش را در خوابگاه می دانیم… و در این مرحله احتمالا از شما داناتریم!”
خوب معلوم است که شما داناترید! شما مردید. و یک مرد در هر حالتی از یک زن داناتر است. حتی در وقت خود ارضایی. یادمان نمیرود که تعریف از طولانی شدن زمان خود ارضایی برای مردان جوان فضیلتی است. اما حتی نباید به خاطرتان خطور کند که زنان هم دستی دارند! که زنان هم غریزه ای دارند. که زنان هم انسانند. هستند؟ آقای فرجامی عزیز. ناخواسته جوابی دادید که باز به همان دور صحبت از خود ارضایی میرسد . که البته یادم نبود . شما آنرا تنها برای زنان محدود کردید. شما مردید. اجازه دارید. نمیدانم چرا همش این یادم میرود. شما ببخشید.
ها راست می‌گی… من خودم سالهاست خونریزی نکرده‌ام!
آقای فرجامی عزیز! معنی دویدن شیر در مویرگهای سینه را میفهمید؟ معنی تکان خوردن جنین در شکم را چه؟ آیا لبخند زدن ناخود آگاه زن حامله را میفهمید؟ یا شاید هم اینها در قاموس شما راه دارد چون باز هم مادر- زن است. نه زن تنها. آنهم زن جسوری که شوهر- مرد ندارد و از خونریزی اش حرف میزند.
آقای فرجامی عزیز ! مردان تاریخ – البته دانشمندانش- شاید بتوانند مقدار ترشح هورمونها در زمان خونریزی ماهانه را تعیین کنند. ممکن است حتی تعجب کنند که چرا چنین است. اما آیا حس را هم میشود با همان دستگاه هورمون سنج اندازه گرفت؟
شما میدانید میل جنسی یک زن در زمان خونریزی چقدر است؟ آیا هرگز از زنی این را پرسیدید؟ یا شما هم فکر میکنید که زمان خونریزی دوره کثافتی زن است و نباید حتی به سراغش رفت. ایکاش هرگز با این لحن در مورد ماهانه زنان حرف نمیزدید. تلخ ترین جمله همه نوشته تلخ شما بود. تلخ ترین.
آقای فرجامی عزیز! شما که به گفته خودتان هرگز خونریزی نکردید – خوشا به حالتان. هرگز کثیف نبوده اید و هرگز شهوت زده- پس چطور میتوانید در مورد زنان در این دوره حرف بزنید. نمیدانم چرا من در هر جمله شما یک تناقض بزرگ میبینم. شاید هم من اشتباه میکنم. زن هستم دیگر. عقلم ناقص است. شما ببخشید به مردانگی خود.
“نه ولله… من فقط می‌گویم یک بحث مفید و علمی درباره این موضوع مهم را با سیاست قاطی نکنید و یک خط مستقیم از شورت مبارک به جمهوری اسلامی وصل نکنید. … الا من نه فضول سکسیات مردمم و نه در زمینه احتیاج به آموزش دارم؛ الحمدلله و المنه”
آقای فرجامی عزیز! یک بار دیگر عذر میخواهم که نوشته هایتان را بریده بریده اینجا میاورم. از خود شما یاد گرفتم. بر من ببخشید امیدوارم.
بحث مفید و علمی ؟ نمیدانم چرا بالاخره ما تکلیفمان با این خود ارضایی روشن نمیشود. بحث مفید و علمی است یا تابوی قابل نشکستن؟ البته همانطور که خودتان فرمودید شما مکتشف حالات مردم نیستید. فقط کنجاوی تان اجازه نمیدهد سکوت کنید. مردید دیگر. نظر دارید. نظرتان را باید با صدای بلند بفرمایید. البته عرض کنم که من – و شاید نازلی کاموری – هم فقط قصد بلند فکر کردن را داشتم. به ولله اگر جسارت کنم و فضول سکسیات مردم شوم.
و نکته دیگر اینکه این بدیهی است که شما کار خود را بلدید! شما مردید! شما از مادر بلد متولد میشوید. چون هم بلدید اصلا دوست ندارید در موردش حرف بزنید و اصلا هم هیچ مطلبی در این زمینه توجه شما را جلب نمیکند. این چرندیان برای تادیب نسوان است که باز هم به گفته شما خدا هم نمیتواند زن را تادیب کند. خدا هم غلطی کرد و روز اول زن را ساخت و الان خودش هر در تادیب زن مانده است. زن مظهر شیطان اگر نبود هنوز شما در بهشت بودید و با حوریان – بدون جنس لابد- مشغول معاشقه. زن یا شیطان است یا فاحشه و شما خیلی از این فاحشگان بدتان میاید. چون ادعا میکنند از شما بهتر بلدند! اما ما که میدانیم. شما بهتر بلدید. خودتان گفتید.
“اولندش که ببخشید که یک کلمه دو حرفی از نوشته‌تان را نقطه چین کردم. خودم می دانم که یک کار آنتی فیمینیستی و ضدزن و فاشیستی انجام دادم که «…» شما را با نقطه‌چین پوشاندم در حالی که شما به عنوان یک فعال زن هرگز «…» را نمی‌پوشانید.”
آقای فرجامی عزیز! چقدر شما این نکته با ظرافت را خوب فهمیدید. زن فعال هرگز لباس زیر ندارد. حتما تا به حال هزار بار عکسهای بدون شورت بریتنی اسپیرز ( که خوشبختانه باز هم ناخواسته بهش اشاره کرده اید) را دیده اید. به نظر شما زن به این فعالی چرا شورت نمیپوشد؟ خوب همین است دیگر. امان از دست این فعالین زن بدون شورت. خدا را شکر که شما در این اصلا فعال زن ندارید. زن ایرانی مگر میتواند شورت نپوشد؟
آقای فرجامی عزیز! چقدر این را خوب فهمیدید که فعالین زنان خرابند. فاحشه هایی اند که دکان در روز و شب دارند. هرکدام به یک منظور. چقدر خوشحالم که من شورت میپوشم.
“ابتذال «وجودی»؟… بابا فلسفه… صدرا کجایی که وجودت رو کشتن…!”
ملاصدرا اگر فکر میکرد روزی زنی آنقدر عقلش قد بدهد که نوشته های او را بخواند , هرگز کتابی نمینوشت. البته بماند که زن کتاب صدرا هم اگر دستش بگیرید و فلسفه بخواند بی شک به قصد شوهریابی است. زن را به فلسفه چه کار. عقل ناقص را به فلسفه چه کار. بیا ملاصدرا جان. بیا که تمام وجود و اندیشه های تو در همان اولین روزی که زنی دستش به کتاب تو خورد کشته شد. بیا صدرا جان. بیا.
ببخشید آقای فرجامی عزیز که یک دفعه حواسم پرت شد و با ملاصدرا حرف زدم. زن هستم دیگر. عقلم ناقص است.
میدانم که وقت شما را زیاد گرفته ام. انشالله این دولت هلند همچنان پابرجا بماند و برای تبلیغ و آوردن دمکراسی در ایران به زمانه دارن برسد. ما که بخیل نیستیم. اما نمیدانم چرا دمکراسی نمیرسد. چرا زمانه ما پرشده است از دوگانگی در قصد و نوشتار. چرا زمانه حتی مرا ترغیب نمیکند لینکش را داشته باشم. چرا هیچ وقت نتوانستم بیشتر از ده دقیقه به زمانه شان بروم. نمیدانم. عقلم ناقص است دیگر. نمی فهمم. ان شالله این دمکراسی با زمانه بیاد و حاشا و کلا که شما فکر کنید احدی به ذهنشان خطور کرده است که چطور با وبلاگها میشود تجارت کرد و زمانه مصداق این تجارت است. امیدوارم هرگز این فکر به ذهنتان هم راه نیابد.
زیاد حرف زدم. حرف است دیگر. میاید. امیدوارم از شکستن جمله هایتان نرنجیده باشید. گفتم. حرف است دیگر. میاید. شما جدی نگیرید. زن هستم. عقلم ناقص است.
قربان شما.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.