بایگانی دسته: بلوط

همه ما این واژه با کلاس و بیکلاس رو زیاد شنیدیم و خودمون هم به کارش میبریم. ” اون از باکلاسهای جامعه هست” ” دیدی چقدر بیکلاس بازی درآورد؟ خیلی جواده” و این واژه “تازه به دوران” رسیده که برای … ادامه‌ی خواندن→

اشکم دم مشکم شده و از این حالت متنفرم. هر روز هشت ساعت کار کن و بعد هم بدو که مدرسه ات دیر شد. هیچ الاغی هم اینقدر واحد بر نمیداره که توش بمونه. حسرت یه کتاب غیر درسی رو … ادامه‌ی خواندن→

این نوشته رو میذارم تو قسمت جدای صفحه اصلی واسه اینکه نخونیدش. ولی باید می نوشتمش برای خودم که از زهرش کم بشه. اما همین هوس ” تاکو” خوردن من بود که باعث شد حرفهای این زن رو بشنوم, بعد … ادامه‌ی خواندن→

الهی !( اگه هستی این یه دفعه رو ثابت کن دیگه) میشه یه جوری بشه من برم ایران, بعد هم سانتیاگو برنابو خراب بشه هم نیو کمپ, بعد ایران هم بشه امن ترین جای دنیا, اون وقت قرار بشه بازیشون … ادامه‌ی خواندن→

وقتی طراح بلوط زیر اسم بلوط نوشت ” نوشته های روزانه لوا” گفتم تغییرش بده به ” نوشته های لوا در مورد جامعه اطراف” , ولی تعریفی که واسه خودم نوشتم اینه:” یادداشت های من در مورد جامعه , مهاجرت … ادامه‌ی خواندن→

برای من نوشتن تو وبلاگم یه سرگرمی نیست. درسته که میگم دارم مثل ” هابی” واسه اش وقت میذارم یا خرجش میکنم اما احساس می کنم تعهداتی هم نسبت بهش دارم. شاید با دوستهایی که مثلا تو سالن ورزشی یا … ادامه‌ی خواندن→

– کن ای هو ا گرانده نان فت موکا پلیز؟ ( من میتونم یه موکای متوسط با شیر بدون چربی داشته باشم لطفا؟) – شور. وات ایز یور نیم؟ ( حتما. اسم شما ؟ واسه نوشتن روی لیوان کاغذی) – … ادامه‌ی خواندن→

ذهنم مشغول سوالی هست که می دونم در موردش تا حالا زیاد صحبت شده. این که وبلاگها چه جایگاهی تو زندگی ما دارن ؟ و ما چقدر میتونیم در مورد همه موارد مورد بحث در بقیه وبلاگها نظر بدیم؟ وبلاگستان … ادامه‌ی خواندن→

به خاطر یه تحقیق کلاسی مجبور شدم بشینم سری کامل ” بهشت – کجاست و ما چه جوری می تونیم بهش برسیم؟” رو ببینم. و چه اجبار خوبی هم! باربارا والترز تو این برنامه که برای کانال ” ای بی … ادامه‌ی خواندن→

—————————————————————————————