بایگانی روزانه: 18 ژوئن 2012

در بیست ساعته گذاشته یک بار از نیویورک رفتم واشنگتن دی سی و یک بار از دی سی برگشتم نیویورک. یعنی نه ساعت تقریبا در راه بودم. برای یک مصاحبه کاری بود. برگشتن، رفتم صندلی اتوبوس را بخوابانم کمی که … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از داستان های من و سایت‌های دوست‌یابی- قسمت ششم

عرض کردم که سنتاباربارا از ساری هم کوچکتر است، حرفم را پس می‌گیرم. سنتاباربارا از یکی از روستاهای اطراف ساری هم کوچکتر است. یعنی اینطور بود که بعد از دو هفته من جمعه و شنبه شب در خیابان اصلی شهر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای از داستان های من و سایت‌های دوست‌یابی- قسمت ششم بسته هستند

Just Let You Know

رفیقم ایمیل زد که لامصب مگر تو دنبال کار نیستی. اینها چی است توی وبلاگت می نویسی. تو نمیفهمی اینها همه نکته منفی است و حالا چرا داد می زنی همه مسایل خصوصی‌ات را. من هم گفتم ها! چیه چریان؟ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Just Let You Know بسته هستند

از داستان های من و سایت‌های دوست‌یابی- قسمت پنجم

خب قبل از اینکه داستان یک «دیت» لخت را برایتان تعریف کنم،‌ باید داستان کافه چی (یا دست زمانه چگونه مرا از بهترین قهوه شهر محروم کرد) را بگویم. آقا ما بعد از یک سال و اندی اقامت در این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای از داستان های من و سایت‌های دوست‌یابی- قسمت پنجم بسته هستند