بایگانی روزانه: 29 آگوست 2011

بیست و نهم آگوست دوهزار و یازده

چه همه‌اش امروز توی دلم بود چه همه‌اش فکرش خوشحالم کرده بود چه همه‌اش آروم شدم چه همه‌اش دلتنگی‌ واسش خوبه چه دلم دوباره وول وول می‌خوره

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست و نهم آگوست دوهزار و یازده بسته هستند

بیست و نهم آگوست دوهزار و یازده

احساس می‌کنم این زندگی شهری، در واقع خیلی مدرن شهری، مرا بسیار می‌ترساند. انگار قطارها مرا می‌خورند و نفسم توی مترو تنگ می‌شود. کت و شلوارها و لیوان‌های قهوه به دست «سر ساعت ایستگاه‌های معین» خیلی از من دور است. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست و نهم آگوست دوهزار و یازده بسته هستند