بایگانی روزانه: 15 ژانویه 2011

پانزده ژانویه دوهزار و یازده

عکس، صدا، موسیقی، عطر، رقص… چقدر زهر زیاد است. دلم باز زود به زود حواسش پرت می‌شود. نگار را بعد از یک ماه دیدم. اینجاست. می‌گفتم از پانزده ژانویه که دیگر هم را ندیدیم، چقدر تمام عالم عوض شده. این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای پانزده ژانویه دوهزار و یازده بسته هستند