بایگانی روزانه: 23 جولای 2010

از قطار پیاده شدم و رویا را بعد از هفت سال دیدم. رویا عمه من است که ده سالی از من بزرگتر است: جیغ و داد و آغوش و بوسه که تا راهروی مترو هم ادامه داشت. بلند بلند حرف … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای … بسته هستند