بایگانی روزانه: 5 جولای 2010

یادداشت‌های پراکنده در سفر-۱۱

یازده ساعت رانندگی کرده بودم که از فرودگاهی وسط بیابان برش دارم. رسیده بود و من هم پارک نکردم. فقط سوار ماشین شد و بوسیدیم همدیگر را. حتی جرات نمی‌کردم دستم را روی پایش بگذارم. از فرودگاه که خارج شدیم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در سفر | دیدگاه‌ها برای یادداشت‌های پراکنده در سفر-۱۱ بسته هستند