بایگانی روزانه: 16 ژانویه 2010

چراغت که روشن شد و من خواستم بپرم رویت که ای وای دلم تنگ شده و کدام گورستانی بودی و بعد هم نگذارم که جواب سلامم را بدهی و هی شروع کنم به غر زدن که تب کرده‌ام و سرما … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند