بایگانی سالانه: 2009

قابله

بی‌اسم، بی‌رنگ، بی‌صدا جایی همان دورترها جایی حوالی بودن جایی کنار لحظه لحظات ناب خلسه اسم داد و رنگ بخشید وخود موسیقی‌ شد تجربه می‌کنم زاییده شدن را

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای قابله بسته هستند

یادت باشی یک‌کارهایی فقط برای دلت است. نگرد دنبال توضیح و تفسیر. به عقل نصفه نیمه‌ات مرخصی بده. اینقدر دنبال توجیه برای همه‌چی نباش که رنگ فلان به مدل موهایم می‌آید و کتاب فلان را فلانی که آدم گنده‌ای است … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شیدایی

این آهنگ، این آهنگ،‌ این آهنگ +

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شیدایی بسته هستند

یک شاعرانه بی‌شعر

برای خودم راه می‌روم. موسیقی را کشف کرده‌ام. هیچ لحظه‌ای از دستم در نمی‌رود برای گوش کردن به تو. می‌گفتم. برای خودم راه می‌روم. می‌خندم. حرف می‌زنم. بلند بلند با خودم، شاید هم با تو،‌حرف می‌زنم. آرامم. عجیب است. سال‌هاست … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یک شاعرانه بی‌شعر بسته هستند

Fake Call Application

موبایلم*- مثل خیلی از موبایل‌های این دور و زمانه- یک کامپیوتر تمام وقت آنلاین است با مزیت‌ها و معایبش. امروز در حال گذار و شهود بودم در قسمت برنامه‌های مجانی‌اش برای بازی و موسیقی و سفر و اینها. مهمترین کشفم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Fake Call Application بسته هستند

پیغامت رسید. چطورم؟ هستم. فقط هستم. نه خوب. نه بد. نه این‌دو مهم است و نه حتی بودن. فقط هستم. مقصد را کشتم. بالاخره کشتم و فعلا فقط یک راه باقی‌مانده که شاید به جایی برسد شاید هم تا ته … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

داستان کوتاه

آمدن تو، وسوسه من شیدایی تو،‌ بهت من رفتن تو،‌ سکوت من

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای داستان کوتاه بسته هستند

برسد به دست خانم هدایتی یا هدایت یا هر کوفت دیگری که هستید

خانم هدایتی یا هدایت یا هر کوفت دیگری که هستید من از شما متنفرم من خوابیدم بودم. پتویم را کشیده بودم روی همه کتاب‌های نخوانده و کارهای نکرده و فقط خوابیده بودم خانم هدایتی یا هدایت یا هر کوفت دیگری … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای برسد به دست خانم هدایتی یا هدایت یا هر کوفت دیگری که هستید بسته هستند

آفرینش

خود خالق می‌شوم وقتی شهوت خلقت، خلق تو، در دستانم می‌پیچد.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای آفرینش بسته هستند

Just be

از من نپرس که با تو خوشبختم یا نه. می‌دانم که ناز است و می‌دانی که من خر ناز خراب کنم. نه من با تو خوشبخت نیستم. نه به خاطر تو. اصلا قرار نیست من با «کسی»خوشبخت شوم. من اگر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Just be بسته هستند