بایگانی روزانه: 8 سپتامبر 2006

یه تبریک مخصوص به یه آدم مخصوص تر

من هفت سالم بود که تو سرو کله ات پیدا شد. مثل منا نشد که اسمت رو تو تاکسی بذارم. مامان گفت نیما. من تو دلم فکر کردم نیما و منا میشن شبیه هم و سر من بیکلاه میمونه. دیگه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یه تبریک مخصوص به یه آدم مخصوص تر بسته هستند