حرف حمید هامون که میگوید: «آخه اگه من اون باشم که تو میخوای که دیگه من من نیستم. یعنی اون من خود من نیست» درست، اما سوال اصلی همچنان برقرار است. این «من» ی که از آن حرف میزند کدام است؟ در چه شرایط و در مقایسه با چه تعریف میشود؟ از کجا میشود فهمید که این «خود من» چیست؟ اصلا اگر بقیه نباشند این «خود» چه معنی میدهد؟ از کجا فرق این «خود» و «ماسک خود» یا «نقش» معلوم است؟ ما کجا بازیگریم کجا خودمان؟ صحنه بازی کدام است و پشت صحنه کدام؟ خود مطلق آیا اصلا تعریف شدنی است که هامون بدنبالش است؟ و کلا یک سری سوالات دیگر در همین راستا.
مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید