در چیستی هنر

خانم شهلا بهرامی نمایشگاهی از آثارشان را در کانادا برگزار کرده اند .( مطمئن نیستم این سایت رسمی ایشان باشد) رادیو زمانه هم طی گذارشی به آن پرداخته و از چیستی هنر ایرانی شروع کرده و به کارهای ایشان رسیده. من نه هنر شناسم نه ادعای آن را دارم . از خیلی از آثار لذت می برم و خیلی ها را نمی فهمم. نمی دانم هنر کدام است و کدام نیست. این در مورد آثار نقاشی کلاژ خانم بهرامی هم صادق است.
بعد در بخش نظرات می خوانیم که خوانندگانی آمده اند و گفته اند که آثار ایشان هنر نیست چون بهره برداری از نگاه رمز و راز گونه غربیان به پوشش زنان شرقی و خط در نظر آنان عجیب فارسی- عربی است و خانم بهرامی از این موج به خوبی استفاده می کند. ولی آثار ایشان هنر نیست. من درستی یا نادرستی این حرف را هم نمی دانم.
بدی داشتن دوست هنرمند نقاش دکوراتور بازیگر هم در این است که باید خیلی مراقب واژه هایی باشی که از دهانت می پرند و به نوعی کلمه هنر را در بردارند. مثل دفعه قبل که بین صحبت هایم از دهانم پرید که “در ایران گل فروش ها واقعا هنرمند بودند. چون از یک شاخه گل و چهارتا علف یک دسته گل بی نظیر درست می کردند. کاری که این بی سلیقه ها اینجا با صد دلار گل هم نمی توانند انجامش دهند” و بعد این دوست ما به نیابت از جامعه هنرمندان همه عالم این قضیه را فحش ناموسی تلقی کرد و گفت ان شالله شما آشپزی و آرایشگری را که دیگر هنر نمی دانی؟ من از ترسم گفتم نه نه.
ولی واقعا نمی دانم. واقعا تعریف هنر چیست که مثلا خانم بهرامی در آن نمی گنجد اما اندی ورهول در آن جا می شود؟ یا مثلا یک گریمور برای فلان پروژه سینمایی می شود هنرمند گریمور اما زری خانم ما که به همان قشنگی لکه های صورت بنده را می پوشاند می شود یک آرایشگر پیزوری؟
آیا واقعا ما اول هنرمند را تعریف نمی کنم و بعد هرکاری که آن فرد کرد می شود هنر؟ آیا مثلا جکسون پولاک روی موج نوخواهی ملت نرفت؟ آیا اگر کارهایش را با داوینچی در یک زمان می کشید ( من نمی دانم جکسون پولاک می کشید یا می پاشید) باز هم جکسون پولاک می شد؟ یا اگر زری خانم ما گریم بازیکنان فیلم ارباب حلقه ها را انجام می داد می شد هنرمند؟
من از دیدن هرچیز زیبا ذوق می کنم. زیبایی هم تعریف خودش را برای من دارد. هرچیزی که من را سرذوق بیاورد زیباست! شاید در تعریف هنر در فلان فرهنگ لغت نگنجد اما وقتی کسی کاری را در بالاترین سطحش انجام دهد برای من هنر است. شاید باید تعریف را محدود تر کنم به کسی که کاری را با دستانش انجام می دهد.آن وقت حسین که نابغه ریاضی است و آنهمه حساب و کتاب توپولوژی را در مغزش انجام می دهد دیگر در تعریف من هنرمند نیست. خوب اینهم بی انصافی است اگر من قورمه سبزی مادرجانم را در حد هنر بالا ببرم و فرمول های حسین را نه.
چقدر سخت است این بحث چیستی هنر.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.