گزارش زنده

تو یه کنفرانسی هستم به اسم ” آره. من میتونم” . یه سری ورک شاپ هست و معرفی و مصاحبه. موضوع هم زنهای قربانی خشونت خانگی یا خشونت محیط کاری هست.
ساعت ده هست و من دارم از ورک شاپ اول ” لایو” مینویسم.
اسم این ورک شاپ هست ” شروعی تازه” . قبل از این هم یه جلسه ای بود که فقط کتک زدن خشونت نیست.
قول میدم جمع و جور کنم اطلاعات رو و شب منظم بنویسم. اینجوری نه از کارگاه چیزی میفهمم نه از نوشته ها.
فقط چند تا چیز:
۱. یه سری از کارخونه های ساخت نوار بهداشتی تو بسته هاشون شماره های تماسی رو میذارن که زنها میتونن در صورت لزوم به اونها زنگ بزنن. این وقتی هست که زنی از خونه حق بیرون رفتن نداره و معمولا دسترسی اش به خارج خیلی محدوده. فلسفه اینکار هم این هست که معمولا مردها به داخل بسته های نوار بهداشتی کاری ندارن. اگه هم خودشون خرید بکنن با روی بسته کار دارن نه داخلش.
۲. صبح موقع اومدن یه تبلیغ مزخرف دیدم تو یه بیلبرد. تبلیغ شرکت تلفن همراه ” شور وست” . میخواست مثلا تبلیغ سایز کوچیک تلفنهاش رو بکنه. تلفن رو گذاشته بود توی شورت یک زن. فقط نیم تنه پایین زن با شورتی که موبایل توش بود, روی بیل برد بود. یکی از مسخره ترین تبلیغ هایی بود که دیده بود. نمیدونم چه طوری میشه این رو به کوچیکی موبایل یا سیگنال دادنش ربط داد. شاید هم مردانه باشه . من نفهمم.
۳. نظرتون چیه یه پتیشن بنویسیم و امضا کنیم علیه کریستوفر مارلو به خاطر چهره زن خفه خون گرفته سکسی نماینده شیطان در نمایشنامه “ دکتر فاوست“؟
دیشب نمایشنامه رو خوندم و فیلمش رو دیدم. به شدت از مارلو ناامید شدم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.