یادم رفته حالم چطور بود تو دوره‌های زندگیم که یکی دوسم داشت.
یکی که نزدیک بود. آدم می‌تونست اعتماد کنه و می‌دونستی دوستت داره و بغلش گرم باشه و پریود رو بفهمه و بلد باشه آدمو آروم کنه. دلم کوچک شده. می‌خوام یکی- هرکی- باشه که دوسم داشته باشه. چرا من دیگه خواستنی هیچکی نیستم پس؟

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.