جاناتان امس کشف جدید من در ادبیات معاصر آمریکاست. ادبیات طنازش. من نمی‌دانم معادل این ژانر در ادبیات فارسی چه کسی را داریم یا اصلا کسی این مدل طنز شناخته شده است یا نه. رابطه من با ادبیات فارسی هم محدود شده به نوشته‌های خارج از ایران و از داخل خیلی خیلی دور شده ام. در هر حال یک مدل طنزی مثل طنز دیوید سداریس که با طنز مثلا رومن گری خیلی فرق دارد. یا آگوستین برونه یا همین جاناتان امس. الان کتاب پنجمی است که در دو هفته گذشته ازش شروع می‌خوانم. یک شب Wake Up Sir را شروع کردم و فکر کنم هنوز به آخر فصل اول کتاب هم نرسیده بودم که از آمازون همه کتاب‌هایش را سفارش دادم. نمی دانم اگر امس را اول می‌شناختم اصلا اینقدر از بقیه خوشم می‌آمد یا نه. یک طنز غریبی تلخی که آینه یک چیزها توی فرهنگ آمریکایی است. مفاهیمی مثل خانواده، بچگی، پول، الکل، مواد، رنگ پوست یا حتی سیاست که باید توی آن کشور برود توی خونت و برای ما مثلا ممکن است خیلی فرق کند. بعد بتوانی از بیرون نگاه کنی و ببینی بعضی‌ها چه دردناک‌تر یا زیباتر از همین مفاهیم توی فرهنگی که ما تویش بزرگ شدیم هست.
مقایسه هم نکنیم باز هم ادبیات خوبی است که حداقل حال مرا سرخوش می‌کند.
داریم کسی را توی این ژانرا در ادبیات معاصر ایران؟

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.