هزار بار به خودم گفتم نشین بین خط نخون. حداقل در این یه مورد نشین در خصوص این آدم هیچ فکری نکن. چرا نپرس، علت نپرس. چرا اینو گفت چرا اینو نوشت نپرس و برای خودت هم آنالایز نکن. نه که بخوام جنبه مقدس یا غیر قابل بشری یا غیر دسترسی بدم بهش، نه. فقط مغز اونطوری که مال من کار می‌کنه (اگه بکنه)‌کار نمی کنه. همین. واسه همین هر بین خط خوندنی بی‌خوده.
الان یه ساعته نشستم به یک تکست یک خطی زل زدم و هی می‌گم یعنی چی. خب معلوم هم هست که جواب نمی ده. دلم می‌خواد مثل فیلما این تلفن رو بکوبم به دیوار، اما تا می ماه سال آینده بهم تلفن نمی‌دن و خب من کرایه خونه دارم که باید پرداخت کنم که در فیلم‌ها هیچ اشاره‌ای بهش نمی‌شه.
عوضی! آخه بیدار شدی صبح یک شنبه‌ای علف کشیدی هنوز هنگ اور بودی، مرض داری به من تکست اون مدلی بدی که منو خل وضع تر کنی! لعنتی

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.