بایگانی روزانه: 4 نوامبر 2008

هی می‌شینی نقشه می‌کشی که وقتی ببینی‌اش اصلا امون ندی حرف بزنه، پرتاب کنی خودتو هی بگی دلت چقدر تنگ شده و چقدر حرف زدی تنهایی باهاش و چقدر نوشتی براش و چقدر نگران شدی و چقدر خواستیش و چقدر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Vote No on 8

من نمی‌دانم چرا صبر کردم اینها را ساعت سه صبج انتخابات بنویسم، به حساب عقب‌ماندگی کلی از زندگی لابد باید گذاشتش. انتخابات که انتخاب بین بد و بدتر است، بروید به هرکه دلتان خواست رای دهید، اما اگر می‌توانید رای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Vote No on 8 بسته هستند