مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید
بایگانی ماهیانه: اکتبر 2008
یه آدم دروغگوی…..
این خیلی جالبه که آدما فکر میکنن دروغ بزرگ و کوجیک داره و اگه دروغشون کوچیک باشه طرف مقابل یادش میره یا به روی خودش نمیآره و مسئلهای نیست. روزی که اولین دروغ رو دارین تو یه رابطه میگید به … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای یه آدم دروغگوی….. بسته هستند
وبلاگی برای آزادی عشا
دوست نکته سنجی برایم نوشته است: اتهام اولیه بازداشت خانم مؤمنی و توقیف اتومبیل وی «سبقت غیرمجاز» اعلام شده است. مشکل زنان ایران همین تلاششان برای سبقت «غیرمجاز» است.
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای وبلاگی برای آزادی عشا بسته هستند
به رفتنهای بیخداحافظی، حتی اگر عادت هرروزهات هم باشد، باز عادت نخواهم کرد.
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای بسته هستند
عشا در اوین است
عکس از صنم دولتشاهی کنفرانس سنحوزه بود. آمد جلو و گفت تو بلوطی؟ گفتم هی نصفه بلوط نصف آدمیزاد. دست دادیم و بعد من فهمیدم که روزنامه نگاری میخواند و عکاس معرکهای است و عضو کمپین است ومثل خودم همه … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای عشا در اوین است بسته هستند
اعتراف
وقتی یک کامنت یک خطی پای یک نوشته یک خطیتر، حسادت مرا چنان برانگیخت که حس کردم هر لحظه ممکن است قلبم از کار بایستاد، یادم آمد که با همه ادعاهایم، هنوز هم حسودترین انسان دنیایم. آرام تر که شدم … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای اعتراف بسته هستند
مکاشفه- شنبه
توی آرایشگاه نشستم و منتظرم که نوبتم بشه. یه دختر و پسر خیلی جوون میان تو. مکزیکی حرف میزنن و منتظرن که نوبتشون بشه. پسره اومده که موهاشو اصلاح کنه. آرایشگر مکزیکی میخوان و صبر میکنن که سر اون خلوت … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای مکاشفه- شنبه بسته هستند
شبانه- جمعه
روزها همچنان گنگ و ساکت میگذرند. درونم همچنان میجوشد و زبانم همچنان ساکت. نگفته زیاد است، خیلی زیاد. اما نمیدانم چطور حس را با کلمه منتقل کنم. این مشکل همیشگی من است که برای حسهایم کلمه نمییابم. برای آشفتگی و … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای شبانه- جمعه بسته هستند
من از تو میمردم
من از تو میمردم اما تو زندگانی من بودی تو با من میرفتی تو در من میخواندی وقتی که من خیابانها را بی هیچ مقصدی میپیمودم تو با من میرفتی تو در من میخواندی تو از میان نارون ها ، … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای من از تو میمردم بسته هستند
LUV
فردا- یعنی دیگه الان، چون ساعت دو صبحه- تولد بهترین خواهر دنیاست. ما از اون خواهرهایی نیستیم که همیشه در حال حرف زدن باهم باشیم. یه وقتایی یه هفته هم میشه که بهم زنگ هم نمیزنیم. اما منا یه خاصیت … ادامهی خواندن
منتشرشده در بلوط
دیدگاهها برای LUV بسته هستند