بایگانی روزانه: 1 اکتبر 2008

یک روز جرات آن‌را پیدا می‌کنم که نوشته‌های زمان مستی‌ام را با صدای بلند برای همه بخوانم. یک روز. و تو چه می‌دانی که دربی‌خوابی بیست و چهار ساعت گذشته (‌دقیقا بیست و چهارساعت گذشته) بر من چه گذشت و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند