آیا میشه بعد از سی سالگی هم مثل نوجونی عاشق شد؟ منظورم از عشق، اون تعریف کلیشه‌ای پیچش پروانه‌ای در شکم هست. اون مایه‌ها که نخوابی. که لحظه‌ای معشوق از ذهنت کنار نره که واقعا احساس کنی اگه خون از دستت بیاد اسم طرف نوشته میشه. راجع به همچین حسی حرف میزنم. سوالم اینه که آیا هورمونها بعد از سی (البته حالا دیگه بعد از ۳۶ سالگی)‌ هنوز اونطور کار می‌کنن؟ کجای جریان عشقه و کجاش محاسبه؟ اصلا میشه آدم بدون محاسبه و با کله بعد از سی سالگی بیافته تو عشق اونطوری که تو ۱۷-۱۸ سالگی می‌افتاد؟
بچه (یا حیوون خونگی در مورد من) کار، مسئولیت پدر و مادر، جای ایستادن در اجتماع،…اینا چطور جلوی شیرجه زدن توی عشق رو می‌گیرن؟ یعنی می‌گیرن. آیا راهی برای دور زدنشون وجود داره؟ اما سوال همینه. وقتی آدم اونطور عاشق میشه، دنبال دور زدن نیست. هیچی غیر از طرف اصلا براش معنا نداره که بخواد بهشون فکر کنه.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.