بایگانی ماهیانه: دسامبر 2013

عاشقی بعضی‌ها را می‌شود تصور کرد. لازم نیست که عاشق باشند یا عاشق دیده باشی‌اش. می‌شود تصور کرد که اگر بود چطور بوند. چه کارهایی می‌کرند. خل بازی‌هایشان کدام بود. یا چه می‌کردند برای معشوق‌شان. شاید اصلا این تصور درست … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شماها هم این کرسر رو می‌برید روی اسمش توی جی چت، انگار که دارید نازش می‌کنید، می‌کشید روی اسمش؟ بدون اینکه حرفی بزنید یا سلام و علیک کنید؟ حال همه مان خوب است.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

هی به خودم می‌گم که ببین. اینهمه تکامل بشریت، اینهمه پیشرفت، اینهمه زندگی راحت‌تر، این‌ همه فکر و ایده و نظر پشت سر تو، از نسل‌ها قبل، لابد یه دلیلی داشته- یه دلیل کاربردی داشته- که این آدمیزاد به این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

«هربار همخوابگی مثل یک سفر است.» * خوب است که ما- من و تو- اهل جاده‌گردی‌های بی‌مقصدیم.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

به خانم قهوه‌چی می‌گویم لطفا یک مقدار شیر به قهوه‌ام اضافه کن و لیوان قهوه‌ام را می‌دهم دستش. می‌پرسد: شیر را بالای قهوه بریزم؟ نگاهش می‌کنم و می‌گویم بله. لطفا.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

این تمرین نخواستن هم تمرین سختی است. شاید نخواستن نیست. به تعویق انداختن خواستن است. یعنی اینکه آدم تمرین کند که الان جلوی دلت را می‌گیری. صبر کن فردا. بعد می‌داند که دیگر حال الان را فردا ندارد. فردا عاقل … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

من متخصص تبدیل یک جوش ساده به سرطان هستم. اگر روزی شنیدید من از سرطان مردم، بدانید که یک جوشی بود که من آنقدر با آن ور رفتم که تبدیل به سرطان شد.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

در خسته شدن فیزیکی یک حال خوبی است که برای آدم‌های پشت میز نشین غریب است. البته آدم پشتش و زانویش و گردنش و دستش پشت میز هم به شدت درد می‌گیرد. چشمهایش که می‌خواهد از حدقه بزند بیرون هم. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Red

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

Dance with me!

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند