تا صبح خواب آشفته دیدم که منتطر فرصتی هستم برای زنگ زدن به تو. کلافه بیدارشدم و تازه یادم آمد که دیگر نیستی. نخواستی که باشی. نه شبم شب بود، نه صبحم.
مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید
تا صبح خواب آشفته دیدم که منتطر فرصتی هستم برای زنگ زدن به تو. کلافه بیدارشدم و تازه یادم آمد که دیگر نیستی. نخواستی که باشی. نه شبم شب بود، نه صبحم.