چهاردهم نوامبر دو هزار و یازده

قدیم قدیما یه خانوم باشخصیتی بود که اگه برنامه شش ماه آینده‌شو نمی‌دونست که فلان روز فلان ساعت کجاست، استرس می‌گرفت در حد خودکشی. اما زمونه عوض شده. بد عوض شده. حالا یارو مجبور شده به خاطر هماهنگی با چندنفر برنامه‌اش رو تا یکشنبه (همین پنج روز دیگه) بدونه که کی رانندگی کنه کی کجا باشه کی رو ببینه،‌ بعد حمله عصبی می‌گیره که چرا اینقدر همه چی ساعت دار شده! اینقدر عادت کرده جواب بده برنامه‌ای ندارم، حالا که تا چهارروز آینده برنامه داره، حالش خرابه. انگار آزاد نیست. معلوم نیست بازی‌های آینده زمونه چی باشه.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.