نشانه

نمیدونم برای انسان بی اعتقادی مثل من هم نشانه ها کار میکنند یا نه. اصولا نشانه واسه کسی که بهش اعتقاد داره وجود داره و این قانونی هست برای تمام چیزهای ناملموس. ذر مورد بی اعتقادها نمیدونم چه جوری کار میکنه.
دیروز کلاس انسان شناسی ( نمیدونم انسان شناسی میشه یا مردم شناسی. همون هیومنیتی) کلاسیک داشتم. رفتم مدرسه و هنوز وقت بود تا شروع کلاس. شروع کردم به نگاه کردن دوباره واحدها و کلاسها. با خوندن کامنتها و ایمیل ها آروم تر شده بودم اما نمیتونم بگم که غصه دار نبودم.
به توضیح کلاس نگاه میکردم که اصلا ببینم چی هست. یه دفعه دیدم یه کلاس دیگه انسان شناسی هم تو همین ساعت و دقیقا تو اطاق بغلی برگزار میشه. اما این انسان شناسی مدرن بود. از رنسانس به بعد. نمیدونم چرا با اونکه من همیشه به ریشه های تاریخی بیشتر اعتقاد دارم و فکر میکنم باید همه چی رو از اول پیدایشش شروع کرد به مطالعه , دلم خواست این کلاس مدرنش رو بردارم. تو یه لحظه تصمیم گرفتم و اون کلاس رو حذف کردم و این کلاس جدید رو برداشتم. جای خالی هم داشت.یه ربع بعد هم رفتم سر کلاس.
اینها حرفهای استاد هشتاد ساله ام در ابتدای کلاس بود:
” شاید خیلی خوشتون نیاد که ببینید مادر بزرگتون معلمتون شده. درسته من تقریبا هشتاد سالمه اما هنوز راه زیاد دارم. شاید براتون جالب باشه که بدونید من وقتی نوزده سالم بود کالج رو ول کردم. عاشق شدم و ازدواج کردم و الان هم هفت تا بچه دارم. کوچیک ترینش این دوشنبه کالج رو شروع کرد. انتخابم رو دوست داشتم و هیچ وقت پشیمون نشدم. اما وقتی اولین بچه ام رو فرستادم کالج فهمیدم که چقدر دلم میخواد دوباره شروع کنم. این بود که تو سن سی و هشت سالگی دوباره شروع کردم. از همین مدرسه ای که الان شما توش هستید. و بیست سال بعد همونطوری که بچه هام یکی یکی فارغ التحصیل میشدن من هم دکترام رو گرفتم.
از اون سال تا دو سال قبل هم تدریس میکردم . دو سال پیش خودم رو باز نشسته کردم . اما دیدم نمیتونم دور باشم. این شد که این ترم فقط این کلاس رو برداشتم و در واقع امروز اولین روز من هم هست که شروع کردم و خواستم شما هم بدونید که تنها نیستید و با هم قراره یه ترم رو داشته باشیم.”
—————————–
لوس بازی بسه دیگه. بشینم مثل آدم کار بکنم و درس بخونم. استاد شما ها نشدم استاد بچه هاتون که میشم.
پی نوشت: این که من یه ذره آروم شدم دلیل نمیشه بعضی ها دعوت ناهارشون رو پس بگیرن. چون من هر چند ماه یه بار دپرس میشم. اون ناهار واسه جلوگیری لازم هست.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.