چهارم می دوهزار و یازده

فکر کردم چه عاشقانه می‌شد اگر من درخت بودم و تو مثل یک پرنده می‌امدی روی شاخه‌های من لانه می‌ساختی
اما بعد دیدم اگر شانس من است، تو می‌امدی با جفتت و حالا خاک توسری هایتان را کردید هم کردید، فردا می‌روید دنبال دانه و من باید جوجه‌داریتان را هم بکنم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.