از روابط انسانی-۲

می‌خواستم. خیلی زیاد. کشیدمش توی تخت. خیلی زود آمد. حالش خیلی خوب بود. حالش مرا هم سرخوش کرده بود، اما من هنوز ارضا نشده بودم. نمی‌خواستم تکانش دهم در آن حال. آرام دستم را بردم پایین. خودش می‌دانست که بدون تکان دادن سر کجا را باید بمکد.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.