آن زمان که باید صبر کنی،‌ بی‌تابی. آن وقت که باید ساکت باشی، ادای حرف زدن در میاوری و حالا که باید فریاد کنی، روزه سکوت گرفتی. فریاد نمی‌زنم اما می‌دانی که تلخم و بی‌صبر و سکوت محض و فکر کنم این را هم تا به حال فهمیده باشی که این زن رو به رویت طرز بیمارگونه‌ای خود آزار است. دلتنگم اما تو سعی کن این را از میان خنده‌های زمان مستی‌ام بفهمی.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.