بایگانی نویسنده: لوا زند

منتظر جواب یک ایمیلم که امکان دریافتش شاید کمتر از یک درصد باشه. اما خب بلد نیستم منتظر نباشم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

من قورت‌داده شدم.

عمه سنگری به سلامتی منو قورت داد.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای من قورت‌داده شدم. بسته هستند

یک دوره‌ای بود که میم هی مرا تشویق می‌کرد که این تکست‌مسج‌های پدر و مادرت را کتاب کن. نمی‌دانم اینجا نوشتم یا نه که اختراع آیفون نوع روابط خانوادگی ما را عوض کرد. به جرات می‌توانم بگویم عوض کرد. ما … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

فهمیدم که چقدر چقدر چقدر دلم برای درخت و رانندگی دلم تنگ شده ‌است. رانندگی حتی بیشتر. ماشین این‌ها را برداشتم و یک شبی زدم بیرون. بارانی بود و پنجره‌ها را هم باز کردم. دلم جاده می‌خواست. اینجا پر از کمربندی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

فامیل‌دور، فامیل دورتر

۱. پدر و مادرم چند روزی است که آمده‌اند اینجا. فردا صبح هم می‌روند. دلم برایشان تنگ شده بود. همراه دو تا از دوستان قدیم‌مان آمده‌اند. تا بیست‌سالگی دخترشان نزدیک‌ترین دوستم بود. بنابراین بیشترین جایی که بودم بعد از خانه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای فامیل‌دور، فامیل دورتر بسته هستند

Instagram

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

They are here and im the happiest little big girl in the world:)

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

اقرا بسم…

کور شم اگه دروغ بگم. خسته و ذله داشتم از سر کار می‌اومدم که یه خانومی اومد بهم گفت: (با صدای خیلی یواش) I see a very strong and strange energy around you. a very good energy. ما رو می‌گی. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای اقرا بسم… بسته هستند

دو نقطه ذوق مرگ

-مهمون نمی‌خوای؟ -می‌خوام که.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دو نقطه ذوق مرگ بسته هستند

با این سیستم مسخره هر روز رای دادن دویچوله معموه که من می‌بازم. خانوم عمه سنگری از من ده درصد جلو افتاده. سیتسمشون هم باگ داره. اینو دوستم در این مورد نوشته : «بعد از اینکه روی رای دادن کلیک کردین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند