همه چیز زمانی اتفاق میافتد که فکر میکردی دیگر خلاص شدی، دیگر تمام شده. اما تمام شده، این گریه غم ندارد، خشم دارد. درد دارد، زور دارد، اما غم ندارد.
دیگر نمیلرزد، دیگر ایکاش نمیگوید، دیگر حسودی نمیکند. تو شبانه هایت را برایش بنویس. اما من خود شبم. مرا شب کردی. من خاموشم. من تمام شده ام و این تنها راهی بود که میتوانستم تو را تمام کنم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.