به همه گفتم امشب انعام خوب میگیرم و میروم سرکار. مادرم هم گفت که بلایم به جانش بخورد و دلش از این حرف من درد گرفت. دخترش سی سال درس خواند که حالا برای انعام نمیرود مهمانی و گردش.
تقصیر این اجنبی هاست با این رسم مسخره بوسیدن کسی در ان ساعت کذایی دوازده.
البته که من برای انعام سرکارم نه هیچ دلیل دیگر.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.