بایگانی روزانه: 16 نوامبر 2017

فکر کنم خیلی سال‌ها قبل، شاید نه ده سال قبل اینجا از ندیم نوشته بودم. ندیم از من دو سال کوچک‌تر است. عمویش با عمه من ازدواج کرده بودند. (عمویش یعنی شوهر عمه من خیلی وقت‌ است که فوت کرده‌اند.) … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

سه سال گذشته من همه اش از خونه کار کردم. سگ‌ها از اول زندگیشون به بودن مدام من در کنارشون عادت دارن. حالا که روزا بیشتر بیرونم، به شدت لوس شده‌اند. لورکا که هیچ توجهی به من نمی‌کرد حالا همه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند