بایگانی روزانه: 10 اکتبر 2014

کبکی که راه رفتنش را فانتزی کرد

۱. گفتم این حرف‌ها را به انگلیسی هم می‌توانی بگویی؟ اصلا عین همین حرف‌ها را ترجمه کن و به انگلیسی بگو. ببین می‌توانی بگویی. چیزی نگفت. یعنی گفت که نه. نمی‌توانم بگویم. گفتم من هم نمی‌توانم بگویم. وزن «دوستت دارم» … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای کبکی که راه رفتنش را فانتزی کرد بسته هستند

مثل همیشه، من از جاده یک برگشته‌ام، جاده یک از من برنمی‌گردد.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند