بایگانی روزانه: 13 جولای 2014

از یکشنبه‌های یک مادر مجرد کارگر ساعت پنج و نیم صبح: جانم عزیزم، جانم. مادر جان. نلیس. نلیس مادر جان. الان بیدار می‌شم. (مادر به صفحه موبایل نگاه می‌کند) پدر سگ! ساعت پنج و نیمه. بذار بخوابم. مادر جان. برو … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند