بایگانی روزانه: 13 می 2013

دود هنوزم از کنده (آقامون وحدانی) بلند می‌شه

عاشقی اگر می‌خواهید، لحظه‌خواه باشید: همان کنید که همان لحظه می‌خواهید؛ بی هیچ آدابی و ترتیبی. دل‌تان بوسه خواست یا آغوش، نوازش خواست یا رد کردن انگشت از لابه‌لای موهای فرخورده‌ی آدمی که رو به روتان نشسته و جدی‌ترین حرف‌های … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دود هنوزم از کنده (آقامون وحدانی) بلند می‌شه بسته هستند

فکر کنم یواش یواش تبدیل به منحرف‌کننده قطب‌نما بشم. از این جنگولک‌های یخچال هم میشه بهم چسبوند. لامصب خب اعتیاد‌آوره. این سوراخ‌کنی محلمون هم تا دو شب بازه! خب آدم دلش می‌خواد تو مستی بهشون سربزنه سلام کنه دیگه 🙂

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خدمت شما عرض شود که تصمیم گرفتیم از امروز تا بیست روز آینده لب به عرق و ورق و زرورق نزنیم! چرا؟ نمی‌‌دونم. کلا رفتم تو فاز مازوخیستی که چطور خودمو بیشتر آزار بدم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بعضی از این کوچ‌سرفرها به نظرم فرشته‌هایی هستند که به شکل انسان ظاهر می‌شن و اومدن میزان ایمان آدم رو امتحان کنن! واقعا شبانه روز بسیار پرهیزکارانه‌ و سختی رو پشت سر گذاشتم (به دلیل مازوخیست بودن خودم و لاغیر) … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

I would arrive late afternoon. Can I have your address please

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

«فقط وقتی برو به طرف بگو که عاشقشی، که دوسش داری که اگه اون هیچی نگفت، اگه اون نگفت منم همینطور، که اگه اون گفت ببین من نمی‌تونم الان اینو بهت بگم، به گا نری.»

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند