بایگانی روزانه: 8 سپتامبر 2009

چند عزا و یک عروسی

مادرم همیشه از مراسم عزاداری بدش می‌آمد. نه اینکه شرکت نکند، اما همیشه یادم است که ناراحت بود از وضع عزاداری‌ها. می‌گفت این عزادارن بیشتر داغ عزادار را تازه می‌‌کنند با این ناله و شیون هایشان. چند سال آخر زندگی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای چند عزا و یک عروسی بسته هستند