همه تلاش من ساخت یک سازمان افقیه، نه عمودی. من آرزومه تو آرتتوگدر حقوق همه مساوی باشه و همه یه اندازه کار کنن. حالا هرکی یه کاری. همه تلاشم اینه که داوطلبها و اینترنها رو مدلی مدیریت کنم که خودشونو صاحاب پروژه بدونن و واقعا هم همینطور هست. هر کدوم یا هر چندتا کدوم دارن رو یه موضوعی کار میکنن.
تو دانشگاه، تو کلاسهای فمینیستی بحث همیشه سر این بود که باید مثل دایره نشست نه اینکه یه نفر جلو باشه و بقیه بهش گوش کنن. این ایده رو من میخوام ببینم میشه تو یه سازمان اجرا کرد یا نه.
تازگیها با یه موسسهای آشنا شدم که تقریبا یه مدیریت اینطوری داره. همه سمتها هم مشارکتی هست. یعنی دست کم دو نفر دارن باهم کار میکنن. اولین سازمان غیر انتفاعی بودم که من دیدم ادعا میکنه که دستمزد کارمنداش باید کفاف زندگی در بیاریا رو بده. پایه حقوقش از صد و ده هزارتا (برای سمت مدیریت پروژه) بود که برای کار سازمانهای عیرانتفاعی حقوق خوبیه واقعا.
حالا که من خیلی مونده به اونجا برسم اما دلم میخواد تا جایی که میشه از همین الان کارها درست تقسیم بشه بین گروه. طول میکشه که یادبگیرم از تواناییهای هر کدوم از این جزغله ها (واقعا بچهان! بیست و یک ساله! یعنی چی آدم فقط ۲۱ سالشه؟) چطور میشه در کجا استفاده کرد.
مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید