ک مثل کچل

بانک کلماتی که کلمه نیستند 

بقول آقای باکلاه “کلماتٍ لیست کالکلمات” . بعضی از کلمات را وقتی می‌نویسی کلمه‌اند ولی وقتی آدم خاصی با لحن خودش بیانش می‌کند، یک چیز دیگرند. مادرمن به من می‌گوید شازده‌خانم. این الان اسباب خنده‌ شما شد نه؟ ولی باور کنید یکجوری می‌گوید که هیچ شازده‌خانمی در جهان اینگونه صدا نشده‌ست. شده سرایستگاه اتوبوس تجریش داد زده شازده‌خانم نگهش دار رسیدم و منظورش اتوبوس بی.آر.تی باشد و همه نگاه کنند نه از سرخنده، صرفا تا ببیند شازده‌خانم کیست و چه را باید نگه دارد. یا همین سرهرمس خودمان، یکجور آیدا می‌گوید که هیچکس نگفته. یک عادتی هم دارد که حتی فقط اگر یک آیدا مقابلش نشسته باشد مدام می‌گوید آیدا. انقدر که وقتی دارد سیگار می‌کشد توی گوشت صدای بم آیدا گفتنش می‌آید. یا یک دخترعمو دوازده‌سال از خودم بزرگتر دارم که از سه‌سالگی من به من گفته “بی‌ریخت” . بنابرکتب تربیت کودک این بی‌ریخت شنیدن مدام باید می‌رید به نوجوانی من و طبعا حال من، ولی نرید. اگر بشنوید چقدر خوب می‌گوید بی‌ریخت، چه با محبت می‌گوید، چه وقتی می‌گوید که خیلی خوشگلید، خیلی تودل‌برو هستید، دلتان می‌خواهد به شما هم بگوید بی‌ریخت. یا آن “کوفت” خوبی که کارپه می‌گوید، یا “ووی” گفتن ترانه و  ”چتری” گفتن آقای میم، یا یکی بود سالها پیش که آخرش نفهمیدم من فقط عاشقش بودم یا او هم عاشق من بود و عمرا هم نفهمم و این مهم نیست، ولی وقتی خیلی من را دوست داشت یا مست بود یا من درکمال دلبری بودم به من می‌گفت “جاکش”. باور کنید. می‌مردم از خوشی وقتی می‌گفت “نکن،      جاکش” با همان صدای بم و گرفته و مدام‌خسته. درهرموقعیتی می‌گفت جواب می‌داد و تقریبا این “نکن ،     جاکش” یکی از عاشقانه‌ترین عباراتی‌ست که من تابحال شنیده‌ام. حقیقت این است که جاکش کلمه خوبی نیست ولی درترکیب شدن با صدا ولحن یک کلمه دیگر می‌شود. بدون صدای مرد جاکش صرفا یک فحش خیلی زشت است ولی با صدای او ووی، می‌شود ویس و رامین. کوفت.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.