بایگانی روزانه: 31 آگوست 2010

می‌گوید در حرف‌هایش، در کارهایش، در نگاهش عشق نمی‌بینم. می‌گوید آن چیزی که من «امر» می‌بینم، عاشقانه آرامی است از ذوقش برای کاری که دوست دارد من بکنم، یا باهم بکنیم. گیجم. من همیشه رهاتر از همه این حرف‌ها بودم. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بزن

می گفت که تو در چنگ منی من ساختمت چونت نزنم من چنگ توام زخمه بزنی زخمه نزنی من تن تننم

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بزن بسته هستند