بایگانی سالانه: 2008

باشگاه دعوا در سیلیکون ولی

در «جامعه شناسی کار» بخشی است که به بررسی تغییراتی که در طی چند دهه گذشته با عوض شدن نوع عرضه و تقاضای محصولات، اضافه شدن بخش خدمات، نقش تکنولوژی جدید، جهانی شدن کارها توسط شرکت‌های بزرگ و به طور … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای باشگاه دعوا در سیلیکون ولی بسته هستند

سمینار عیسی

اواسط دهه هشتاد یک سری از محققان وپژوهشگران عهد جدید و عهد قدیم دور هم جمع می‌شن که یک کار جدید در شناخت زندگی عیسی شروع کنند. تصمیم براین است که عیسی‌تاریخی ( یا عیسی که به طور واقعی در … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای سمینار عیسی بسته هستند

یار دیرینه: علی‌اصغر

ریسم، پتریشیا که ما پت صداش می‌کنیم، یه خانم پنجاه و شش ساله‌است که سی و اندی سال قبل دکتراش رو در پنسیلوانیا گرفته و الان با شوهر و دوتا بچه‌هاش اینجا زندگی می‌کنن. از اونجایی که ما در طی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یار دیرینه: علی‌اصغر بسته هستند

جنس و جنسیت

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای جنس و جنسیت بسته هستند

همبستگی شرط لازم نیست

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای همبستگی شرط لازم نیست بسته هستند

سه‌تا شمع

سومین سالگرد ازدواجمون اومد و رفت بدون اینکه من به سنت‌ سال‌های قبل اینجا چیزی بنویسم. ( + و + )اینقدر با این «جیزز» عزیز مشغولم ـ‌یعنی یکی به ‌سرم خودم می‌زنم، یکی به سر «جیزز» جان که حتی به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای سه‌تا شمع بسته هستند

وسط مناظره، حرفهای قدیمی کسی را تکرار کنید که حتی خودت بهشان اعتقادی نداری و اصلا فکر می‌کنی درست نیست. آخرش که همه چی خراب شد طرف بیاید بگوید که این‌طورها هم نیست‌ها! اشتباه فکر می‌کنی! در اینطور مواقع سوختن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

محض یادآوری

آدم‌های کوچک، دشمنی‌هایشان هم کوچک است. طرف فکر می‌کند برود در وبلاگ کسی که از من خوشش نمی‌آید (‌و من هم به همچنین و ما دوتا آدم بالغ همه نوع حقی را داریم که از هم خوشمان نیاید)‌ نظراتی از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای محض یادآوری بسته هستند

فکر می‌کنم یکبار دیگر هم در بحثی که در باب مهاجرت درگرفته بود، از امید نوشته بودم. این موضوعی را که خانم توحیدلو پیش کشیده‌اند را انگار با همه ذرات تنم درک می‌‌کنم. شاید چندسالی است که وقتی کسی از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

دغدغه‌های زنانه

چند روزه گذشته بنابه دلایلی که گفتنشان خارج از شان این وبلاگ است! مرتب صحبت حضراتی بود که ما را در تاکسی‌های وطنی مورد لطف و عنایت و مهرورزی قرار می‌دادند. یادم است برای رفتن و برگشتن به مدرسه راهنمایی‌آم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دغدغه‌های زنانه بسته هستند