بایگانی سالانه: 2007

یکی از مهمان ها سی دی بنیامینش را در ماشینم جا گذاشته. قبلا ریتم آهنگ هایش را شنیده بودم اما وقت نگذاشته بودم که آهنگهایش را گوش کنم یا حتی بفهمم که چه می گوید. رابطه خراب من با موسیقی … ادامه‌ی خواندن→

تو زیباترین عروس دنیایی. خواهر زیبای همیشه دوست داشتنی من. تو یادت نیست اما من هنوز آن تاکسی نارنجی رنگ دربستی را یادم است که با بابا گرفته بودش و ما در حیاط بیمارستان بوعلی تو را سوار آن کردیم. … ادامه‌ی خواندن→

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

…اگر مرد لااقل متقاضی بودن و علاقمندی خودش را در جمع برای حفظ ظاهر نشان میدهد و این را دلیل مردانگی خود میداند . زن بیچاره ، حتی این کار را هم برای خودش افت میداند ، زن یاد گرفته … ادامه‌ی خواندن→

برخی نگاه ها در سینما سرقفلی دارند. سند خورده اند. جایی هست در فیلم سیزده یار اوشن که شرایط کار ایجاب می کند خانمی را – که کاره ای هم هست- به دام بیاندازند, یا حداقل عاشقش کنند که در … ادامه‌ی خواندن→

با دوستی دردل می کردم که نمی دانم چرا تازگی ها اینقدر به خنزپنزرهای رنگی علاقه پیدا کرده ام. سالها نه در انگشتانم انگشتری می کردم و نه گلوبندی به گردنم و نه حتی یک گوشواره ساده آویز گوش هایم. … ادامه‌ی خواندن→

عرض و غرض زیاد است. فرصت هم به همچنین. نوشتنمان هم می آید, اما اینکه چرا نمی نویسم را اگر شما فهمیدید, یک نامه برقی بزنید و به ما هم بگویید. چرا همه برنامه هایی که انسان مثلا یک سال … ادامه‌ی خواندن→

اگر شده به خاطر این انگشترها هم میروم چریکی می شوم. عشق من به انگشترهای با سنگ رنگی و آنهم در تمام انگشتهای دست, وصف ناشدنی است. برایم هدیه چراغ نیاورید. انگشتر سنگ دار بزرگ و رنگی می خواهم. برای … ادامه‌ی خواندن→

By A. O. Scott New Yourk Times ( June 11,200) عثمانه سمبنی Ousmane Sembene در سن ۸۴ سالگی درگذشت. ” اجازه دهید سینمای آفریقا به جلو حرکت کند.” عثمانه سمبنی , فیلمساز و نویسنده سرسخت و شخصیت برجسته موج بیداری … ادامه‌ی خواندن→

این را برای خودم می نویسم که بعضی چیزها یادم رفته. هم نسلانم به دل نگیرند. علی جانم. مدتهاست هوس نوشتن یک نامه برایت را کرده ام. اینجا را که می دانم نمی خوانی. نامه کاغذی نوشتن هم نیمکت چوبی … ادامه‌ی خواندن→