تقدیم به یک آقایی با سبک قدیمی به خاطر قرار برای “های های” مان.

برخی نگاه ها در سینما سرقفلی دارند. سند خورده اند.
جایی هست در فیلم سیزده یار اوشن که شرایط کار ایجاب می کند خانمی را – که کاره ای هم هست- به دام بیاندازند, یا حداقل عاشقش کنند که در شب مقرر کاری را برایشان بکند.
نقشه که معلوم می شود, اوشن ( جورج کلونی) طوری که انگار اصلا لازم نیست در این مورد حرف اضافه ای زده شود و فقط یک راه بیشتر وجود ندارد, در حالی که با بی تفاوتی می خواهد از اتاق خارج شود رو به راستی ( براد پیت) می کند که ” ترتیب این با تو.”
ناگهان لنی ( مت دیمون) دست پاچه می شود و می گوید که قبلا کار روی این خانم را شروع کرده و فکر می کند موفق هم می شود. همه اتاق یک دفعه ساکت می شود. انگار که جسارتی بزرگ در حضور سلطانی صورت گرفته باشد. لنی با همان دست پاچگی شروع به توضیح دادن می کند و دوربین از صورت بی باور اوشن به سمت نگاه راستی( براد پیت) می رود و این نگاهی است که سندش را در سینما به اسم او زده اند.
نگاهی در مایه های ” به به . بچه ها هم بزرگ شده اند.” یا مثلا ” نمردیم دیدیم جوجه هم پر در آورد.” و آن لبخند مرموز همیشگی که اینبار با بدرقه خامی لنی در محضر سلطنتش همراه است.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.