اها. با دوستم بیرون بودیم،  من نشستم قربون صدقه یه سگی برم. بعد دوستم پرسید تو عاشقانه‌هات فارسی‌اند یا انگلیسی. من گفتم ها؟ بعد گفت قربون صدقه یکی که می‌ری فارسی یا انگلیسی؟ بعد من فکر کردم دیدم یه چندسالی هست جلوی کسی قربون صدقه‌اش نرفتم. (تو خیال خودم زیااااد) اما جلوی کسی قربون صدقه  نرفتم که ببینم فارسی می‌رم یا انگلیسی.

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

حالا که حرف سگ شد، بگم که من با سگ‌ها فارسی حرف می‌زنم. یعنی تو خیابون که سگ می‌بینم میشینم باهاش بازی کنم – در محله من این اتفاق هر سه ثانیه یه بار رخ می‌ده- اول به صاحب سگه لبخند می‌زنم بعد میشینم میگم چطوری خاله. قربونت برم خاله. نیگاش کن نیگاش کن. بعد هم نمیدونم چرا خودمو خاله همه سگ‌ها می‌دونم.

جوزفین سگ دوستم دو شب اومد پیشم، بعد که داشت می‌رفت، بهش می‌گفتم خاله بیا اینجا، می‌اومد پیشم.

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خب به سلامتی یه هنر عشق‌دادن به بقیه رو خوب بلد بودیم که اونم به این نتیجه رسیدیم کلا از یادمون رفته.  غیر از سگ‌ها دیگه اصلا نمی‌تونم قربون صدقه هیچکی دیگه برم.

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خواب دیدم که جنگ هیچ وقت اتفاق نیافتاده. فهمیدم همه‌اش بازی بوده که ماها رو بترسونن. همه‌اش تصویر تلوزیونی بوده، بمب‌های الکی، هیچی واقعی نبود.

به در و دیوار می‌زدم و می‌خواستم بدونم چرا. فقط می‌خواستم بدونم چرا. خیلی کابوس بدی بود.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Its cold here.
Heater dosent work,
And i burned the only blanket i had.
You had left your smell on it.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

احمقانه‌است. همه چیز به طرز غریبی احمقانه‌است.

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

دختره گفت خب مگه مریضی؟

منم نگاش کردم.

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

هیچ چیزی، هیچ چیزی، هیچ‌ چیزی به خوبی اون لحظه که آدم نقشه سفر می‌کشه و بلیطشو می‌خره لذت بخش نیست. هیچی.

ده روز میرم کالیفرنیا دیدار دوست و آشنا و خانواده، بعد یه دو هفته میرم شمال ایتالیا،‌ جنوب فرانسه. مشتاق شنیدن نظرات، تجربیات، پیشنهادات شما در خصوص دومی‌اش هستم. (اسکی رو می‌دونم.) بقیه اش چی؟ جای ارزون؟ (کوچ سرفینگ البته می‌کنم فکر کنم). جاهای ناشناخته غیر توریستی، دیدار دوست و آشنا،..کلا پیشنهاد چی دارید؟

balootak@gmail.com

 

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

می‌خوام بزرگ شدم نجار بشم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

اینو هم بگم که واقعا واقعا من هی سعی می‌کنم کلی‌گویی نکنم که ایرانی‌ها فلان، مردهای ایرانی فلان، زن‌های ایرانی فلان. آدم خوب و بد همه جا هست. بعد من هم کلی مرد ایرانی خوب و زن ایرانی خوب تو زندگیم بودن و هستن، با کلی از این آدم‌ها کارهای حرفه‌ای عالی کردم و می‌کنم. اما واقعا نمی‌دونم اگه من یه زن سی و دو ساله غیرایرانی بودم که تمام وقت شاغله و سال‌هاست داره واسه خودش زندگی می‌کنه، این آقای صابخونه بهم می‌گفت برو با پدر و مادرت مشورت کن؟ یا یه مرد غیر ایرانی این حرف رو به من می‌زد؟

آقاهه می‌گه چهل‌ ساله آمریکاست و تو این مدت هم ایران نرفته و تازه اینجا با قشر روشنفکر (به گفته خودش) در ارتباط بوده فقط، بعد اونوقت ما می‌گیم نمایندگان مجلس چرا به قدرت تصمیم‌گیری زنان زیر چهل سال شک می‌کنند؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند