در یکی از افسانه های خانوادی ما آمده است که روزی دو خواهر مشغول تماشای تلوزیون بودند که چند قوی سپید زیبا بر صفحه تلوزیون ظاهر شدند. یکی از دو خواهر چشم های درشت زیبایش را تنگ کرد و با مهربانی گفت چه قوهای زیبایی! یکی دیگر از دو خواهر، چشمهای درشت ترش را درشت تر کرد و گفت: چه سوپ خوشمزه ای با این گردنها میشود درست کرد!
مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید