بایگانی دسته: بلوط

MD

ولى فک کنید یکی همه عمر خودشو همه فک کنن که مشکل روانی داره بعد معلوم شه جریان یه اتفاق فیزیکی تو مغزش بوده که میتونسته با یه عمل درست بشه. همه تو همون مراحل اول بهشون داروهای مسکن و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای MD بسته هستند

Cafe Tryst

امروز فهمیدم خوشحالم اومدم دى سى. بماند که دوباره بى خانمام شدم، اما دیگه وقتش بود جا عوض کنم. وقتى هم وقتش شد که تازه شده بود بیست دقیقه همه اش.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Cafe Tryst بسته هستند

تسلیم

من دیگه عاشق نمیشم تلخه اما واقعیته وقتی ترس یه چیزی رو می‌کشه، دیگه تمومه هرچی پیش بیاد دیگه اسمش عشق نیست.

منتشرشده در بلوط, عکس | دیدگاه‌ها برای تسلیم بسته هستند

توهین

وسط دعوا، مرتیکه برگشته مى گه خانوم چشماتونو واسه من گرد نکنید! عوضى! همین شکلیه! گردشو ندیدى تازه!

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای توهین بسته هستند

Moment of Madness

اینو میخونم این شب ها و جونم درد مى گیره از دردش.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Moment of Madness بسته هستند

Flying Fast

THC or CHT Good Question

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Flying Fast بسته هستند

تاریخ انقضا کلمات سی‌سال به بالاها «بین خواندن یک ایمیلهام به یک نفر ایمیلی را دیدم که جاییش نوشته بودم ” اگر نباشی می‌میرم” . مهم نیست که مخاطب اون جمله الان هست یا نیست؛ ابدا مهم نیست که من … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

مردان مست مردان مارتینى مردان مودب مردان توالت هاى مرمرى مردان جوراب هاى تورى مردان خیابان یو خیابان هجده کافه هاى بدبو بارهاى سرد همه مردان زندگى من

منتشرشده در بلوط, عکس | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از این وبلاگ متنفرم چرا نمی‌بندمش. یه احساس گهی این تو دارم و احساس می‌کنم این آدمی که این تو اینقدر هیچ شباهتی به من نداره و اینقدر سفید هست که حالم بد میشه. سفید رو نمی‌دونم چطور تعریف کنم. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

منم می‌دونم که اگه آدم یه دفعه ببره درد و مرگش یه لحظه است من دیگه طاقت مردن ندارم. ندارم.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند