بایگانی دسته: بلوط

Holy fucking shit Remember my douchebag landlord? Here im in Abbas Maroofi’s story reading n he is in the next fucking side of the room! Holy fucking shit. Help!

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

ولی، عینِ مرض، مزه بازی کردن هنوز زیر دندونته‌. انگار می‌خوای لگو‌هات را خراب کنی دوباره از نو بسازی. دلت بازی می‌خواد. ته دلت می‌گی خوب لگو مالِ بازیه. گاهی رخوتِ خوبِ نگاه کردن به نتیجه را یادت می‌ره یا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بعد تو میگی به من میخندی منم کلم و تکون بدم یعنی که بعله هی هی ریچل مدو تو چه میدونی آخه

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خوب چیکار کنم هی های ام هی یادم میاد می خندم که

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

موقع ریچل مدو دیدن تو هایى، یه لبخندى زدم که خودم خوشم اومد. چقدر بودیم باز که.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تنشو بلد بودم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

با همزاد حرف می‌زدم. می‌گفتم که چقدر ضعیف و شکننده شدم و کاملا یک انسان محتاج هم که خودمم دارم میبینم به هر تخته پاره‌ای دارم چنگ می زنم. بعد پرسید که این اذیتت نمی‌کنه که میفهمی اینطور شدی. گفتم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

چی به سرمون اومده که هرچی حالم بدتر و بدتر میشه پیش خودم میگم نکبت بدتر از این هم گذشت و نمردی. اینم نمی‌میری سگ جون!

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

For for a minute there, I lost myself, I lost myself For for a minute there, I lost myself, I lost myself for a minute there, I lost myself, I lost myself

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

پارسال این محال ممکن به نظر میرسید، اما من امروز در طول سوپر بال یک لنگه دستکش بافتم، یه بطری شراب خوردم و یه عالم موسیقی گوش دادم. تازه حال هم کردم کلی با خودم. الان میخوام یه سیلی بزنم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند