بایگانی روزانه: 7 سپتامبر 2012

 خیلی نوشتنم می‌آید. اما به خودم قول دادم خانه این دوستم را مرتب کنم، چمدان‌هایم را ببندم. لباس‌هایم را بشورم، ایضا ظرف ها را. خودم را هم بشورم بد نیست. دلم می‌خواهد برایش حتی غذا هم بپزم که خوشحال شود. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خب من دارم برای کار تازه ام می‌رم یه مدت واشنگتن دی سی. همون پایتخت ولایات مکرمه. خودم امید داشتم بتونم کار رو آنلاین انجام بدم- مسئول یک پروژه‌ای هستم که یه جوری مسایل زنان و رسانه و آموزش رو … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

دستبندامو باز کردم. همشونو. این چند روزه هی فکر می‌کردم که آیا برای کار تازه ام- بهتون میگم حالا- که رسمی هست ایا باید اینا رو باز کنم یا نه. دلم نمی‌اومد خب. جزوی از من بودن این سال‌ها. همه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند