بایگانی روزانه: 14 مارس 2012

مثلا همین الان

وسط یه بحثی باشیم. مثلا آخرین قسمت مزخرف یه سریال. بعد لابد خوراکی دستمونه که یه جا میشینیم یا دراز می‌کشیم یا ثابت می‌شیم. بعد بحث یه ذره ادامه پیدا می‌کنه. بعد ساکت می‌شیم. کامپیوتر رو می‌بندیم. ساکت ساکت ساکت. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای مثلا همین الان بسته هستند

یکی از دلایل این تراوشات زیاد، همانا مریضی است. از ظهر شنبه تا هم اکنون- که ظهر چهارشنبه است- یک بار از خانه بیرون رفته‌ام. آنهم استادم گفت برگرد برو خانه. البته از امروز صبح دیگر خوب شده‌ام، اما فکر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تلوزیون ندارم، اما اگه داشتم و این کانال براوو رو هم داشتم یک قسمت این سریال شاهان سانست رو از دست نمی‌دادم. خیلی هم جدی می‌گم. مشکل «ریالیتی» تلوزیون نیست که ماها واسش رسالت در نظر گرفتیم. شما می‌گید «ما» … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

One Week

When you get those rare moments of clarity, those flashes when the universe makes sense, you try desperately to hold on to them. They are the life boats for the darker times, when the vastness of it all, the incomprehensible … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای One Week بسته هستند

یه دفترچه خریدم دادم دست دخترم گفتم بشین کتابتو بنویس. از همین الان باس شروع کنی نوشتن. دخترم سرشو بالا کرد، منو نگاه کرد گفت کتابه رو کیا می‌خونن گفتم خودت و آدم‌های توی دلت کاش آدم زیاد تو دلش … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند